امام زمان عجل الله

قرآن احادیث ومعارف اهل بیت(ع)

۶ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

کربلا

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و توکلت علی الله
در خلال 32 روز کاروان حسینی (ص) چگونه کاروان را باید همراهی کرد؟
یاوران ندای الرحیل امام (ع) را لبیک می گویند و کاروان امام حسین (ص) به سوی مقصدی به نام کربلا به راه می افتد. برخی با بیم و امیدهای بسیار رهسپار دیار شهادت می شوند. کاروان می بایست تا رسیدن به مقصد و قبل از اینکه به آخرین منزگاه برسد در جایگاهی قرار داشته باشد که بتواند صحنه های عظیمی را رقم بزنند. همه همراهان و کسانی که در معیت امام (ع) قرار گرفتند باید مجرای افعال امام (ع) در کل عالم و بلکه بزرگترین ابزارها در دست امام (ع) گردند. برای رسیدن به این مهم یعنی تربیت و رشد یاوران ، بهترین روش برگزیده شده است ، یعنی روش تربیت در خلال معیت امام حسین (ص)! به عبارت دیگر فضایی از رحمت به نام کاروان حسینی (ص) ایجاد شده است و یاوران در این فضا باید تحت امامت ، ولایت و امارت حسینی (ص) قرار بگیرند تا اوج درجات مغفرت بر آنها جاری گردد. کاروانیان با تقید به آداب ، ارزشها و رفتارهایی که همه آنها را از امام (ع) می گیرند بیشتر و بیشتر رشد می کنند و تا ظهور در آنها به تکامل برسد. ولی یک کاروانی چگونه کاروان را باید همراهی کند؟!
یک کاروانی وقتی در کاروان قرار می گیرد تمام توجه و حواسش ، تمام دغدغه هایش را به درون کاروان معطوف می کند و شب و روز در راستای ائتلای مجموعه کاروان می کوشد. یک کاروانی دیگر نمی تواند خود را جدا از مجموعه کاروان بداند و همه چیز خود را باید در کاروان جستجو کند و بیابد. یک کاروانی تمام برنامه های کلی و جزیی اش را از قافله سالار کاروان می گیرد و برنامه های به روز کاروان را دنبال می کند. یک کاروانی هیچ گاه دچار خمودگی ، خواب آلودگی و خستگی نمی شود. تمام احساساتش را صرف توجه بیشتر به دیگر کاروانیان می کند.
این طور نیست که در مجموعه کاروان هیچ کمبود و یا نقصی پیدا نشود ، اصلاً فضای کاروان برای رفع نقص هاست. یک کاروانی در مواجه با نقص های احتمالی موجود دچار ضعف ، سرخوردگی و چالش نمی شود بلکه محکم و استوار سعی در رفع نقص های خود و نقص های دیگر دوستانش می کند. همانند زمان جنگ که اگر زمانی یک بسیجی به هر دلیلی توان جنگیدن نداشت دیگر دوستانش به او کمک می کردند و بار او را به دوش می کشیدند تا دوستِ همراه شان به زمین نماند. یک کاروانی هر چه قدر که بیشتر رفاقتش را در کاروان صرف می کند خود را بیشتر در حرکت به سمت جلو می بیند و احساس می کند. یک کاروانی علاوه بر اینکه خودش محکم قدم بر می دارد با یک دست ، دوست جلوتر از خودش را حمایت می کند و با یک دست ، دوست پشت سر خود را به پیش می کشد. یک کاروانی هیچ میل و خواستی و هیچ گونه حرکتی جز آنچه که امامش از او می خواهد انجام نمی دهد. یک کاروانی تمام فرصتی که در کنار امامش قرار گرفته است را قدر می داند ، سعی در فهم امیال ، روحیات و خواست امامش دارد. برای یک کاروانی در محضر امام بودن ، مهم تر از در کنار امام بودن است! به این گونه که اگر همیشه موقعیت در کنار امام بودن را ندارد باید امام را درون خود بیابد ، باید امام را به عنوان یک مربی و یک معلم در درون خود پیدا کند و طبق خواست آن مربی عمل کند. یک کاروانی یک عاشق به تمام معناست. تحت تاثیرات روانی و اخلاقی دیگران قرار نمی گیرد ؛ زیرا هیچ راه نفوذی برای اثرپذیری از دیگران باز نگذاشته است. چه قدر زیباست! یک کاروانی همه چیزش تحت تاثیر خواست امامش است. در زندگی خود هم اختیار دار و هم بدون اختیار است. اختیار دارد که با فهم و اختیار خود آن گونه که امامش می خواهد برنامه های امام را دنبال و عمل کند و نه آن طور که خودش می خواهد. یک کاروانی فکری متاثر از این و آن ندارد. از بس که او شاداب و سرزنده و استوار است ، زمانی که در کنار او قرار می گیری نتیجه ای جز سرعت و پیش رفت در مسیر رو به جلو نمی گیری. زمانی که او را می بینی تمام فکر و ذهنش را معطوف امام (ع) می یابی. کلامش ، قلمش و عملش همه برای امام (ع) است. یک کاروانی همه کاروانیان را از خود می داند. این گونه نیست که شان دوستانش را کم و زیاد کند بلکه به همه دوستانش از صمیم دل عشق می ورزد و آنها را تکمیل کننده خود می داند. یک کاروانی از آنچه که در اختیارش قرار می دهند به خوبی محافظت می کند و به بهترین نحو انجام وظیفه می کند. اگر او را در بالاترین جایگاه ها قرار دهند بهترین سلطان است و اگر او را در زیر باری قرار دادند بهترین بار بَر است. از خود چیزی ندارد. همه چیزش را از امام و با اذن امام (ع) گرفته است. یک کاروانی زحمات را از آنِ خود می داند و ثمرات را برای دیگر اعضای کاروان می خواهد. یک کاروانی به دنبال نشانی از امامش است. یک کاروانی نشانی از امامش شده است و یک کاروانی همه امامش شده است.
مقطع 32 روز کاروان حسینی (ص) و تربیت های مد نظر در این مقطع در زندگی هر شیعه ای خواهد بود. فقط این مدت سی و دو روز است که کم و زیاد دارد. حتی ممکن است لحظه ای بیش نباشد. الزاماً این نیست که در طی مدت به خصوصی یک کاروانی رشد کند. مثلاً حر (ع) که از کاروانیان حسینی (ص) است به صرف فهمیدن حق خود را فدای کاروان می کند و جزء کاروانیان قرار می گیرد. او در روز عاشورا حتی از اسب هم پیدا نشد! برعکس کسانی هم بودند که در مدت سی و دو روز صرفاً و به ظاهر امام حسین (ص) را همراهی کردند ولی هیچ کدام از تربیت ها را واجد نشدند و شب عاشورا و حتی قبل از آن کاروان را ترک کردند.
وقتی در مقاطع کاروان جستجو می کنیم افرادی که لحظه ها را از دست ندادند و به نسیم های خنکی که از جانب امام حسین (ص) در حال وزیدن بود بها دادند توانستند یاور امام باشند. بیاییم لحظات و موقعیت هایی که در مقاطع زندگی مان داریم و همراه کاروان هستیم را بیشتر قدر بدانیم و در این سال جدید از مولایمان بخواهیم و به ایشان عرض کنیم که مولا جان! از اینکه در این ماه رمضان و در شب های قدر معرفت صحیح و آخرالزمانی مولایمان امیرالمومنین (ع) و راه اتصال و ورود به ایشان را به ما عطا کرده اید شاکریم و از شما تشکر می کنیم. مولاجان! ما به دنبال نشانی از دابه الارض می گشتیم و می گردیم ولی شما ما را نشانه ای از او قرار بده و بلکه ما را دابه الارض قرار بده.
و صلی الله علی سیدنا محمد و آله و عجل فرجهم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عالم ذر.3

عالم ذر.3می گویی نه، خب انسان، از این نعمات در بهشت استفاده کن می گویی هدف من این نبود این یکی از
نیازهای من بود وبرایش زحمت کشیدم ولی علاوه بر این من خواستم عبد خدا باشم  خواستم از وجه

ربوبیت در پیشگاه ربوبیت خداوند و بعضی اوقات در پیشگاه الهیت خدا خدا را عبادت کنم تا او مرا بسوی

خودش حرکت دهد  ربوبیت صفتی مخصوص الله است آیات تجلی را که نگاه می کنیم تمامآ به ربوبیت

 خداوند بر می گردد.اعراف ۱۴۳ـ۱۸۲/ 

پس بعد از بیان مطالب متوجه شدیم اول پیمانی که ما در عالم ذر با خداوند بستیم در قبال ربوبیت

خداوند بوده است و حالا می رسیم به مطلبی که دوم عهد ما در قبال چه بوده:

ما باید بدانیم نسبت به آن فطریاتی که خداوند از آدم(ع) خواست ودربارة آنها از آدم(ع) عهد و پیمان گرفت

 وتاکید داشته باشیم . باید بدانیم که آنها چیست. دقیقآ چیست؟ ما در حدیث می خوانیم که فطرهم

علی التوحید سورة طه آیة ۱۱۵ تمام انسانها بر مقولة توحید فطر شده اند فطرت تمام انسانها توحیدی

است خب سوال این است که این توحیدی یعنی چه؟ ما وقتی در کتب متالهین یعنی کسانی که اهل

مباحث الهیات هستند نگاه میکنیم می بینیم که مباحث تمحیدی آنها عمومآ تکراری است چه بزرگان ما

 وچه کوچکترهای ما در بین اهل سواد مباحثشان تکراری است دقت بفرمایید خدا در عالم ذر از آنها

پیمان گرفته است و سپس از آنها امتحان گرفته است  لکن آن چیزی که مورد تاکید خداوند در قرآن است

چیست؟  و لقد عهدنا الی آدم من قبل ما قبلآ از آدم پیمان گرفته ایم. این مهم است.

دوستان عزیز دوم عهد ما در قبال اهل بیت(َع) می باشد. ما مامور به نصرت اهل بیت(ع) هستیم نه

 مامور به گریه براهل بیت(ع) گریه بر اهل بیت(ع) خوب است ولی برای خود ما هیچ کمکی به اهل بیت

(ع) با گریه نمی توان نمود.پس گریه باشد  ولی گریه باید (در حال حرکت باشد) منظور از حرکت جنب

وجوش یا راه افتادن در خیابان نیست منظور از حرکت عزم بسوی اهل بیت(ع) می باشد در جهت نصرت

ایشان :گفتیم فطریات از جنس ملکوتیات است. در ملکوت فقط امام و آثار امام دیده می شود فقط امام

وافعال امام دیده می شود و از آنها باید خدا را اداک کرد نه احساس خداوند در ملکوت قابل حس نیست

خداوند اینگونه مقولات یعنی فطریات را در عالم ذر از آدم(ع) و دیگر انسانها پیمان گرفته است یک بار دیگر

 عرضه کرده است آن هم عرضة عملی یعنی تمام خوبان را در عالم ذر نمود داده است نمود ذر داده است

 یعنی جسم ذر به آنها عطا کرده است جسمی از جنس عالم ذر به آنها عطا کرده است جسم ذره ای به

 آنها عطا کرده است می فرماید:خب شما باید نسبت به اینها همت کنید پس میان احساس فطریات و

ادراک در فطریات فرق قائل شوید. آن چیزی که حس می شود امام و آثار امام است آن چیز که در امام و

آثار امام ادراک می شود توحید است خب حالا رفتار در قبال آن چیزی که باید انجام شود رفتار در قبال

 امام و صاده های امام است این کاری است که باید انجام شود ولی آن چیز که باید نیت شود نیات

خدایی در این افعال است. خداوند در عالم ذر ظهور پیدا نکرده است پس خداوند در بارة چه موضوعی

پیمان گرفته است ؟ عرض می کنم: دربارة اینکه این بزرگواران را می بینید شما باید دنبال این بزرگواران

 راه بیفتید می گویید عجب همین؟  بله اصلس همین است بذا می بینیم که ما در انقلاب اسلامی ایران

 فطری رفتار کردیم می شنیدیم که امام(ره) از عراق یا پاریس اطلاعیه می دهند فطرتآ به آن سو کشیده

می شدیم نه به لحاظ توحیدمان نه به لحاظ نبوت نه به لحاظ درسهای امامت نه به لحاظ درسهای عدل

نه به لحاظ دزسهای معاد درسهای دینی مردم را بسوی امام(ره) نمی کشید ولی یک نیرویی از

درون مردم را به سمت ایشان می کشید  فطرت می گفت که ایشان درست است ایشان خدایی است

تو باید دنبال ایشان راه بیفتی نه به لحاظ آن که ایشان مرجع تقلید است نه به لحاظ اینکه ایشان ولی

فقیه است اصلآ این مقولات نبود در نهایت این که باید به دنبالشان راه افتاد یک رفتار فطری بود. شما هم

 به فعل خودتان نگاه کنید دوباره مراجعه کنید و مرور کنید آیا شما این کار را نمی کردید؟ آیا شما فطری

رفتار نمی کردید؟ پس ما باید امام(ع)و صادرة امام(ع) را حس کنیم این موضوع فطرت ما است می

پرسید چگونه؟ چگونه اش را هادیان راهنمایی می کنند در حس کردن امام(ع) وصادره های امام(ع) باید

خدا را نتیجه بگیریم خدا را ادراک کنیم.

به عنوان رفتار در قبال و به "عنوان فعل" ما باید این بزرگواران را نصرت کنیم باید دنبال قرب به این

بزرگواران باشیم باید به این بزرگواران ایمان بیاوریم ونصرتشان کنیم وبه"عنوان نیت" باید نیتمان این باشد

 که این کار را به  "خاطر خدا" انجام می دهم چون خدا از من خواسته است این را باید مواظبت کنیم

تمام ماجرا همین است . با این توضیح مجدد که هم "حس این ماجرا" وهم "رفتار در فبال این ماجرا" نیاز

به تربیت دارد نیاز به تربیت هادیان الهی دارد وگرنه اگر کسی خودش بخواهد به میدان برود، نتیجه اش آن

 می شود که ابراهیم(ع) انجام داد وخدا در قرآن آورد که ای انسانها حتی اگر ابراهیم(ع)باشید نیاز به

تربیت دارید. و پس از آن خدا ابراهیمش را تربیت کرد و ابراهیم(ع) آن شد که خدا در قرآن به او افتخار می

 کند و می فرماید و ان من شیعته لابراهیم سورة صافات آیة ۸۳ آن زمانی که ابراهیم(ع) به ملکوت برده

شد، خداوند به ابراهیم(ع) افتخار نمی کند. خداوند به "تشیع ابراهیم(ع)" افتخار می کند. چرا؟ چون در

رآس شیعیان است. شما در عالم هستی شیعه تر از ابراهیم(ع) پیدا نمی کنید، اگر پیدا می کردید

 خداوند نام او را در قرآن می آورد. به دلیل آیة ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم سورة اسراء آیة ۹

 همانا ابراهیم از شیعیان او بود. امام صادق(ع): یعنی همانا ابراهیم از شیعیان امام علی(ع) است ..این

قرآن به آنچیز که اقوم است، هدایت می کند: وبه مومنانی که اعمال صالح انجام می دهند، بشارت می

دهد که برای آنها پاداش بزرگی است. قرآن به اقوم هرچیز هدایت می کند واز آن جملة آنها اقوم مقولات

است. اقوم مقولات، در قرآن است . در این ماجرا خدا شیعه ترین را در قرآن ذکر کرده است.

  خوب دوستان عزیز از این بحث نتیجه گرفتیم که پیمان دوم ما در قبال نصرت اهل بیت(ع) بوده است.

و موضوعات عهد وپیمان را  متوجه شدیم انشاءالله.

خداوند بهترین خیرات را نصیب همة شما و همة شیعیان و محبان اهل بیت(ع) بگرداند،و همة ما را به

 برپایی هر چه بهتر و سریعتر و زیباتر و قویتر ظهور امام زمان(ع)(عج) موفقمان کند.:

"و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عالم .2

عالم .2

عالم ذر.21.ادامـه مطلب دیروز:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین وتوکلت علی الله

باسلام خدمت دوستان گرامی: خدمت شما عرض شود که این مطلب مربوط به ادامة بحث دیروز می باشد برای دریافت بهتر مطلب لطفآ ابتدا مطلب دیروز مطالعه شود بعد به ادامة مطلب پرداخته شود با تشکر از شما:

و اما اغوا یعنی چه و به چه معنا می باشد:توجه شما را به آیاتی از کلام الله جلب می نماییم :این اغوا

چیست که ابلیس لعین در سورة اعراف آیة ۱۶ می گوید قال فبما اغویتنی خدایا تو من را اغوا کردی یا در

 سورة حجرآیة ۳۹ می گوید قال رب بما اغویتنی این اغوا چیست؟ در سورة ص آیة ۸۲ می گوید فبعزتک

لاغوینهم اجمعین در دو آیة قبل می گوید:خدایا تو من را اغوا کردی در این سوره می گوید: خدایا من هم

مردم را اغوا می کنم و اولین اغوایش این بوده که آدم(ع)را اغوا کرده است خداوند در سورة طه آیة ۱۲۱

می فرماید: و عصی آدم ربه فغوی آدم اغوا شد. این اغوا چیست؟ اغوا یعنی چاه کندن. شخصی دارد در

مسیر صافی به سمت مقصد مشخصی از بهترین مسیر حرکت می کند، یک نامردی پیدا می شود و

چاهی سر راهش می کند وآن فرد را داخل چاه می اندازد تا مانع حرکتش شود، اغوا این است.بچه ها

اغوا را در یکی از بازیهایشان بنام مار پله دارند حتمآ شماهم که کوچک بوده ایدبازی کرده اید در بازی مار

 پله اینکه شخصی به مار می رسد وچند طبقه پایین می افتد این می شود اغوا. اغوا برعکس ارتقاع

است. برعکس ارتفاع است. خب اکنون سراغ آیات بیاییم. ابلیس در سورة ص آیة ۸۲ می گوید:لاغوینهم

اجمعین، خداوند این اغوا را در آیات دیگربه چه صورت می گوید:در سورة اعراف آیة ۱۶ می فرماید ابلیس

این طور گفته است که لاقعدن لهم صراطک المستقیم، خدا! فکر کرده ای که صراط المستقیم را قرار می

دهی مردم به سمت تو می آیند من همة آنها را میخ کوب می کنم همة آنها را زمین گیر می کنم در

سورة طه این را می فرماید که ابلیس گفته است که لاغوینهم اجمعین خداوند "واژة اغوا" را که در سورة

ص آیة ۸۲ آمده در سورة اعراف آیة ۱۶ به صورت لاقعدن لهم صراطک المستقیم توضیح می دهد پس

معنای اغوا این می شود. حالا چگونه آنها را میخ کوب کند، چگونه آنها را زمین گیر کند؟ خب روشهای

مختلفی دارد یکی از روشها را خداوند در سورة حجر آیة ۳۹ می فرماید لازینن لهم فی الارض در زمین

انواع صحنه های بی خودی درست می کنم و برایشان زینت می دهم تا آدمها به آنها بپردازند واز حرکت

در صراط المستقیم باز بمانند.یعنی همان زمین گیرکردن. آدم(ع) نیزدر بهشتش اینطور شده است، دچار

 بی تقوایی شده است:      وصلی الله علی سیدنا محمد وآل الطاهرین

 

واما مبحث سوال بعدی در رابطه با اینکه آن عهد و پیمان بر سر چه موضوعی بوده وچرا عهدو پیمان بستیم با توکل بخدا و یاری امام زمان(عج) به این موضوع می پردازیم:

واما اینکه ما در قبال چه موضوعاتی پیمان بستیم اولین مقوله ای که درقبال آن در عالم ذر با خداوند

پیمان بستیم: در قبال صفت ربوبیت الله می باشد. اما شما در پیشگاه صفت ربوبیت چه کار می کنی؟

در پیشگاه ربوبیت عبادت می کنی عبادت شما رفتاری برای دنیای شما نیست برای برزخ شما نیست

شما می گویی خالصانه برای خدا می خواهم خدا را عبادت کنم که آیات زیادی هم حاکی از این ماجرا

داریم یآیها لناس اعبدو ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم : بقره آیة ۲۱ * آل عمران ۵۱ * مائده ۷۲ـ

۱۱۷  انعام ۱۰۲/اعراف ۲۰۶/یونس ۳/ یوسف ۲۴/ حجر ۹۹/ اسراء ۱۷ـ۲۳ـ۳۰ـ۶۵/ کهف ۱۱/ مریم ۲ـ۳۶ـ۶۵/

انبیاء ۹۲/ حج ۷۷/مؤمنون ۱۰۹/ سباء ۳۹/ نمل ۱۹ـ۹۱/ ص ۴۱/ زمر ۷ـ۱۰/ غافر ۶۰ـ۶۶/ فصلت ۱۴ـ۴۶/ زخرف

 ۶۴/تحریم ۵/قریش ۳/ شما وقتی که با صفت ربوبیت مواجه می شوی رفتاری به نام عبادت انجام می

دهی برای چه این کار را می کنی؟ یعنی خدایا! درست است که من را در عالم هستی قرار دادی و با

ولایتت من را بسوی بهترین موقعیتها در نظام عظیم خودت حرکت می دهی ولی من علاوه بر این چیزها

 یک نیاز دیگر هم دارم من تو را می خواهم مقصد من انا الیه راجعون است مقصد من الیک هست

بسوی تو من رفتاری انجام می دهم به نام عبودیت، تو هم دست مرا بگیر حرکتم بده بسوی خودت یک

معنای ولایت در ارتفاعات پایین چیست؟ الله ولی الذین آمنو یخرجهم من الظلمات الی النور:خداوند ولی

و قافله سالار کسانی است که ایمان آورده اند آنها را از ظلمتها به سوی نور بیرون می برد اما کسانی که

 کافر شدند  قافله سالار آنها طاغوت است که آنها را از نور به سوی ظلمتها بیرون می برند آنها اهل

آتشند و همیشه در آن خواهند ماند/بقره آیة ۲۵۷/  در عالم هستی از موقعیتهای ظلمانی خداوند دست

شما را می گیرد شما را قافله سالاری می کند و به موقعیتهای نورانی و نورانی تر می رساند  موسی از

 قوم خود هفتاد تن از مردان را برای میعادگاه ما برگزید و هنگامی که زمین لرزه آنها را فرا گرفت و هلاک

شدند  گفت ((پروردگارا! اگر می خواستی می توانستی آنها و مرا پیش از این نیز هلاک کنی آیا ما را به

 آنچه سفیهانمان انجام داده اند (مجازات) وهلاک می کنی؟ این جز آزمایش تو چیز دیگر نیست که هر

کس را بخواهی به وسیله آن گمراه می سازی و هر کس را بخواهی هدایت می کنی تو ولی و قافله

سالار مایی پس ما را بیامرز و بر ما رحم کن و تو بهترین آمرزندگانی / اعراف آیة ۱۵۵/ یکی از نیازهای ما

است و قبل از اینکه نیاز ما باشد یکی از رفتارهایی هست که خداوند در عالم قرار داده است و مناسب

این رفتار نیازش را در وجود ما قرار داده است تا ما طلب کنیم ولی یک نیاز بزرگتر ما  بسوی خدا حرکت

کردن است شما با ولایت به بهشت رسانده می شوی  آیات زیادی حاکی از این ماجرا است خب رسیدی

 به بهشت به بهترین ثواب به بهترین نعمات به بهترین جایگاه آیا تمام شد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عالم ذر

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه مطلب...
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شیاطین و آمریکا

پناه می برم به پروردگار از شر شیطان رجیم:
ابلیس زمانی که از درگاه الهی اخراج شد شرایطی برایش قرار داده شد تا در دورترین موقعیت نسبت به

این مکان برود: بهشت آدم(ع) که از سمت شرق تا حدود مشهد امتداد داشته است از سمت شمال تا

دریای خزر ویک مقدار به سمت غرب تا زیر کوه قاف امتداد داشته است از سمت غرب تا بیت المقدس و

پایان بیت المقدس امتداد داشته است واز سمت جنوب مکه را فرا می گرفته است ولی تمام جزیرة العرب

 را فرا نمی گرفته است از یک مقدار از شرق مکه شما بیایید بالا تا کنار خلیج فارس و کویت وبا یک خط

موربی حالت شکم دادن می رود تا مشهد ومشهد را فرا می گرفته است یعنی تمام ایران را هم در بر

نمی گرفته است بهشت آدم(ع) در این موقعیت قرار داشته و جالب است که انبیاء(ع) هم که بعدها

تشریف می آورند عمومآ اصرار داشته اند که در این منطقه زندگی کنند خاور میانه دیگر بهشت آدم(ع)

نیست ولی همان منطقه ای است که بهشت آدم(ع) در آنجا واقع بود : برای برسی این موضوع می

توانید به کتاب اطلس تاریخ انبیاء والرسل از انتشارات مکتبة العبیکان واقع در شهر ریاض مراجعه فرمایید:

 عرش الهی بیشترین نمودش را روی زمین در خاور میانه داشت جالب است دورترین مکان نسبت به

خاور میانه یعنی درست پشت خاور میانه در آمریکا قرار می گیرد  . وقتی که رد پای ابلیس را در این چند

هزار سال دنبال می کنیم تا ببینیم که بیشتر در کجا مستقر بوده است می بینیم که بیشتر در آمریکا

مستقر بوده است  واکنون نیز حدود صدو اندی سال است که ابلسی لعنة الله علیه در منطقه ای در خود

کشور آمریکا نزدیک به مرز آمریکا و کانادا واز لحاظ شرقی و غربی هم شرق آمریکا نزدیک به وسط آن

 حوالی ساکن است از آنجا حمله می کند می آید وبه انسانها لطمه می زند به صورتهای مختلف اذیت

می کند  درون خانة انسانها درون سرزمین انسانها شیطنت می کند و دوباره به سرزمین خودش بر می

گردد:  جالب است ابلیس از چند صدسال پیش خواست یک الگو ویک مشابهی از خودش را در میان

انسانها درست کند لذا وحشی ترین انسانها را از اقصی نقاط کرة زمین جمع کرد وبه آمریکا آورد گفت

بیایید قارة من را کشف کنید و در آنجا به حالت توحش و وسترن بازی و کابوی بازی زندگی کنید مدتها

توحش را در میان اینها پرورش داد سپس همان خوی ابلیسی را در آنها قرار داد یعنی آنها از آن سرزمین

به سرزمینهای دیگر حمله کنند وضربه بزنند و دوباره برگردند بدون اینکه به خانه و زندگی خودشان لطمه

 ای بخورد جالب است الان کشور آمریکا تنها ابر قدرت دنیا است یعنی آن الگوی ابلیسی کامل شده

است آن چیزی که امام(ره) می فرمود "شیطان بزرگ" کامل شده است و در دنیا رقیب هم ندارد از آنجا

حمله می کند می آید عراق را می گیرد و خانة مردم را روی سرشان خراب می کند بدون اینکه به خانة

 خودش آسیب برسد به هر صورت که بخواهد مردم را اذیت می کند و دوباره به سرزمین خودش بر می

گردد. عرض کردیم تقریبآ در این محدودة جغرافیایی که خدمت شما عرض کردم: در کتاب احتجاج ـ در ضمن

 احتجاج علی(علیه السلام) با مرد شامی که از آنجناب پرسیده بود: گرامی ترین وادیهای روی زمین کجا

است؟ فرمود: بیابانی است که آنجا را سراندیب می خوانند آدم وقتی از آسمان هبوط کرد در انجا سقوط

 کرد/ترجمة المیزان ج۱ ص۲۲۵ : خداوند بهشتی را بپا کرد.

واما آمریکا: دوستان عزیز آمریکا هر کاری می کند فقط و فقط می خواهد هواس ما را از پرداختن به ظهور

امام زمان(عج)به چیزهای دیگر جلب کند تا بتواند ما را از این امر واجب بر هر شیعه باز دارد. اگر در جامعة

ما نظر و پیشنهاد می دهد بدانید قصدش خوبی کردن به ما نیست چون اگر قصدش خوبی به ما بود پس

چرا خودش را آمادة جنگ با امام زمان(عج) کرده و هزینهای هنگفت می کند تا برنامه را به میل وخواست

خودش پیش ببرد آمریکا برنامه برای مقابله با امام شیعه را طرح ریزی می کند و ما از بهترین برنامه ریز

 خود در جهت زمینه سازی ظهور امام زمان استقبال نمی کنیم عزیزان من بیایید با هم دنبال بهترین

طرح و بهترین برنامه ریز باشیم بی توجه به حرف دیگران و فقط با تحقیق می توانیم به این زمینه ساز

واقعی دست رسی داشته باشیم کسی که وقت ما را نمی گیرد چون دیگر وقت زیادی هم نداریم حوادث

 پیش از ظهور وعذابها نزدیک است  تا دیر نشده باید انابه نمود. هر زمینه سازی زمینه ساز نیست دنبال

بهترین طرح باید بود نه بهترین شخص چه بسا از شخصی که در جامعه به بدی یاد می شود اما بهترین

راهکارها را ارائه داده و از آن استقبال نشده وچه بسا افرادی که طرحشان جز وقت تلف کردن نیست ولی

متاسفانه اکثرآ در پییش راهیند بدون اینکه بدانند به جایی نمی رسند قصدم توهین به شخصی نیست

منظور از این مطلب آگاهانه انتخاب نمودن است فطری عمل نمودن است پای هر برنامه وقتتان را تلف

نکنید هرسخنرانی با درک درست مطالب سخن نمی گوید سخنران نیاز به گفتن حرفهای پیچیده ندارد

واضح و روشن سخن می گوید بیایید به یمن پروردگار تا جمهوری اسلامی پا بر جاست بهترین طرح را به

اجرا بگذاریم اسلام مربوط به افراد خاص و جمهوری اسلامی مربوط به ارگان خاصی نیست این انقلاب

مربوط به امام زمان(عج) است وهر شیعه حق اظهار نظر در جهت بیرون آوردن آن از رکود و حرکت دادن

به سمت ظهور امام زمان(عج) را دارد به غیر از منافقین و مدعیان دروغین که از حالات و رفتارشان می

شود آنها را شناخت. برجهای دو قلو  و از بین بردن آن نقشة از پیش تعریف شدة خود آمریکا و حامیان 

لعن شدة آنها اسرائیل ومستکبرین جهان بوده شخصی از خودشان را برای داشتن بهانه ای برای حمله

به افغانستان متهم می کنند از آن طرف صدام را بهانه کردند برای حمله به عراق. ایرانی هنوز در خواب

غفلت به سر می بریم  ایران را محاصره کرده اند و ما به موشکهای خود می نازیم به ناوهای خود افتخار

می کنیم. عزیزان من آن ملعونین با نیروهای شیطانی حمله را آغاز کرده اند از سالها پیش بیایید تا درون

 خانه یعنی وارد ایران نشده اند چاره ای کنیم ما نیاز به قوای الهی داریم نیاز به نعمات خاصه داریم نیاز

 به برنامه ریز دلسوز داریم وقتی با نیروهای شیطانی حمله می کنند مطمئن باشید بمب وموشک

جوابگو نخواهد بود بجز خداوند و اهل بیت(ع) و رسولان اللعزم(ع) کسی نمی تواند  مقابل این افسار

گسیخته این ابلیس لعنة الله علیه بایستد و مقابله کند کمک خواستن از خدا واهل بیت(ع) فقط در دعا

 وندبه خلاصه نمی شود بهترین زمینه ساز را در یابیم و از وجود ایشان متصل به خوبان عالم شویم تا

دست در دست رسولان(ع) به اهل بیت(ع) وصل شویم فقط این بزرگواران راه و روش رسیدن به خدا

یعنی الیه راجعون را می دانند فکر نکیم قرآن را داریم احایث اهل بیت(ع) را داریم به مشکل نمی خوریم

 بخدا قسم اکثرآ از قرآن واحادیث بجز فقه دیگر هیچ نمی دانیم اگر گفتیم اکثرآ چون رهبر معظم حضرت

آیت الله سید علی خامنه ای صددر صد مورد تایید امام زمان(عج) هستند چون امام شیعه شیعه را به

حال خود رها نمی کند و در جامعة کنونی ما لایقتر از ایشان اگر بود مطمئن باشید رهبری به او سپرده

می شد بیایید واقع بینانه عمل کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ماه محرم ماه پیوستن به کاروان امام (ع)

ماه محرم ماه پیوستن به کاروان امام (ع)

دریافت.....2دریافترسولان (س)امیرالمؤمنین

قرآنحضرت محمد(ص)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰