خب، باز چند طبقه بیاییم پایینتر و ماجرای ظهور را از جنبة زمین برزخ بررسی کنیم. صلواتی بفرستید،(صلوات) درسورة ابراهیم آیه5 داریم که وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ. ما موسی(ع) را به صورت رسول بسوی قومش حرکت دادیم. بر قومش قرار دادیم، تا چه کار کند؟ گفتیم که موسی قومت را از ظلمات بسوی نور حرکت بده. اگر ظلمات مطرح شده در این آیه را بیاوریم ذیل آیات إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ که در مورد دوران غیبت به بعد هست، و نور را بیاوریم ذیل آیة وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها این آیه یک معنای خاصی پیدا میکند. یعنی موسی، قومت را در این حوادث زمانی نگاه ندار، ولو از جنبة روحی، ولو از جنبة حال و هوایی، ولو از جنبه امیالشان، ولو از جنبه تربیتها، قومت را به فضاهای آینده ببر، در آن فضایی که نور بیشتر تلألؤ دارد. ولی قوم بنی اسرائیل جفا کردند و قبول نکردند. به عبارت دیگر، فقط السابقون از بین بنی اسرائیل قبول کردند و سبقت گرفتند و از زمان ظلمت آمدند در زمان نور. همانطور که لوط(ع) با روحش، با حال و هوایش، با شخصیتش، با تمام ابعاد وجودیش بجز جنبة مادیش، از زمان خودش درآمد و در فضاهای آینده قرار گرفت. جالب است، موسی(ع) یک کارگزار است. خداوند به او خطاب میکند که ای موسی! أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ قومت را در این فضای زمانی نگاه ندار، بسوی آینده ببر. جالب است، ما هم باید با جامعهمان اینطور رفتار کنیم. جامعه را در این فضای زمان نگاه نداریم، این را خیلی مقید باشید. جامعه را در فضای زمان حال نگاه نداریم. به دلیل این یک آیه با نوع فعالیتمان جامعه را به سوی فضای آینده بکشیم. این را ان شاء الله مواظبت کنیم که انجام دهیم. اگر نویسنده هستی، اگر هنرمندی، اگر توانی داری، توانت را برای این موضوع بکار بگیر. به لحاظ این یک آیه قرآن أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ مردم زمانة خودت را در شب نگه ندار، در ظلمت شب نگاه ندار، ببر در زمانهای آینده کاری که تمام انبیاء و رسولان الهی وظیفه داشتند انجام دهند و به آن کسانی که در این زمینه بسیار عزم کردند ـ دلیل آن را هم چند دقیقه پیش عرض کردیم ـ اولواالعزم گفته میشود. اگر خدا این آیه را در قرآن آورد شما نیز این آیه را بگذار کنار آیه آخر سورة یوسف(ع) لَقَدْ کانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبابِ، نتیجه آن میشود که آقا! عبرت بگیر، نگو که این ماجرا برای موسی(ع) بود، بگو که اگر موسی(ع) انجام داد و خداوند نیز آن را در قرآن فرمود، یعنی برای ما نیز جواز هست. حال و هوایشان را، روحشان را، تربیت مردم را، شخصیت مردم را، تمام جنبههای وجودی مردم را، بجز جنبههای مادیشان را ببریم در فضای آینده، در آن فضای نور. نور چه زمانی جاری میشود، در زمان وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها که زمان ظهور است. این را ان شاءالله به عنوان وظیفه دنبال کنیم. بعد میفرماید که موسی وذکرهم بایام الله مردم را از ظلمت بسوی نور ببر و ایام الله را به آنها متذکر شو. یعنی چه؟ چقدر جالب! در آیه دیگر داریم که سوره دخان آیه, ٢٣, وَ لَقَدْ أَوْحَیْنا إِلى مُوسى أَنْ أَسْرِ بِعِبادِی لیلاً یعنی موسی در شب، قومت را حرکت بده، آن آیه را شما بیاورید بگذارید ذیل این آیه أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ شاید بگویید که این ماجرا در آن زمان بوده. عرض میکنم: بله، ماجرا در آن زمان بود ولی معنای عظیمتر آن یعنی در این فضای شبی که قرار گرفتی در زمان فرعونیان که قرار گرفتی، مردم را از شر فرعونیان نجات بده و از این فضا و از این زمانه عبور بده، ببرشان در زمان آینده، یعنی در آن زمانی که نور زیاد میشود قرارشان بده. وقتی که نور زیاد شود، ما اصطلاحاً میگوییم که روز شده است، لذا خداوند میفرماید: وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ. وقتی که آنها از لحاظ حال و هوا، از لحاظ روحشان، از لحاظ شخصیتشان و،جنبههای مختلفشان به آینده بردی، بعد بگو مردم این فضایی که شما با آن آشنا شدید. فضای ایام الله است. در ارتباط با ایام الله احادیث زیادی داریم که گفته میشود: یوم الرجعه یوم القیامه و یوم القائم می باشند. یا از قول امیرالمؤمنین(ع) نقل میشود که وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ، فارجعه لهم رجعت یکی از آنها است و یوم القیامه لهم و یوم القائم لهم. بصورتهای مختلف این موضوع مطرح شده است. یوم الله رجعت، یوم الله ظهور، یوم الله قیامت. این یک دلیل برای اینکه موسی(ع) وظیفه داشته مردم زمانش را با ماجرای امام زمان آشنا کند، نه تنها آشنا کند بلکه آنها را در آن حال و هوا ببرد، و تمام جنبههای وجودیشان را ـ بجزجسم مادیشان ـ